زوال عقل را با یک قرص ساده درمان کنید
زوال عقل چیست؟
زوال عقل تنها یک بیماری نیست، بلکه تعریفی کلی برای توصیف اختلالات حافظه، اختلالات ارتباطی و اختلال در فکر کردن است. با اینکه زوال عقل بیشتر در افراد سالخورده مشاهده میشود، ولی بروز آن در سنین پیری طبیعی نیست. اختلالات خفیف شناختی مانند ضعیف شدن حافظه کوتاه مدت در هنگام پیری امری طبیعی است. این اختلالات شناختی بیش از آنکه زوال عقل بهحساب بیایند، نوعی اختلال شناختی مرتبط با افزایش سن بهشمار میروند، زیرا باعث بروز مشکلات چشمگیری نمیشوند.
زوال عقل برای توصیف دو یا چند علامت بسیار شدید که فعالیتهای روزمرهی فرد را تحت تأثیر قرار میدهند، بهکار میرود. براساس تجزیه و تحلیل آمار جدید در سال ۲۰۱۰، ۴٫۷ میلیون نفر از افراد بالای ۶۵ سال در آمریکا، به بیماری آلزایمر مبتلا هستند. براساس ارزیابی انجمن آلزایمر:
- کمی بیش از یکدهم افرادی که بالای ۶۵ سال سن دارند، از آلزایمر رنج میبرند؛
- بیش از یکسوم افراد بالای ۸۵ سال به آلزایمر مبتلا هستند؛
- ۶۰ تا ۸۰ درصد افراد مبتلا به زوال عقل، دچار آلزایمر هستند.
علل زوال عقل
زوال عقل میتواند بر اثر مرگ سلولهای مغزی و خصوصا بیماریهای نورودژنراتیو (مرگ تدریجی سلولهای مغز در اثر افزایش سن) بروز کند. دقیقا مشخص نیست که زوال عقل باعث مرگ سلولهای مغزی میشود یا مرگ سلولهای مغزی موجب بروز زوال عقل میشود.
علاوه بر مرگ تدریجی سلولهای مغزی (مانند چیزی که در آلزایمر شاهد آن هستیم)، آسیبهای واردشده به سر، سکته مغزی و تومورهای مغزی میتوانند موجب زوال عقل شوند.
سایر دلایل ابتلا به زوال عقل عبارتند از:
- زوال عقل عروقی: از مرگ سلولهای مغزی در اثر بیماریهای مرتبط با عروق مغزی مانند سکتههای مغزی ناشی میشود. این بیماریها جریان طبیعی خون را با اختلال همراه میکنند و مانعِ رسیدن اکسیژن به سلولهای مغزی میشوند.
- آسیبهای واردشده به سر: چنین آسیبهایی احتمال مرگ سلولهای مغزی و بروز زوال عقل را افزایش میدهند. تکرار ضربات آسیبزننده به سر (مثلا در برخی ورزشها) ارتباط مستقیمی با افزایش احتمال بروز زوال عقل در آینده دارد. با اینکه شواهد کمی در دسترس است، ولی به نظر میرسد حتی یک صدمهی واردشده به مغز هم میتواند احتمال بروز زوال عقل دژنراتیو مانند بیماری آلزایمر را افزایش بدهد.
- بیماریهای ناشی از پریون: پریونها، پروتئینهایی هستند که میتوانند در برخی افراد باعث ایجاد بیماریهایی مانند جنون گاوی شوند.
- عفونتهای ناشی از HIV: درمورد چگونگی آسیب زدن این ویروس به سلولهای مغزی اطلاعاتی در دست نیست.
- عوامل برگشتپذیر: تداخلات دارویی، افسردگی، کمبود ویتامینها و اختلال در عملکرد تیروئید، میتوانند موجب بروز زوال عقل شوند. درصورتیکه این عوامل درمان شوند، زوال عقل ناشی از آنها نیز بهبود مییابد.
انواع زوال عقل
- آلزایمر در اثر پلاکهای تشکیلشده در بین سلولهای مغزیِ در حال مرگ و درهمپیچیدگی درونی سلولها ایجاد میشود. هردوی این شرایط در اثر ناهنجاری پروتئینها بهوقوع میپیوندند. اتصالات و سلولهای عصبی در افراد مبتلا به آلزایمر بهطور پیشروندهای کاهش مییابد. درنهایت مغز نیز کوچکتر میشود.
- زوال عقل با اجسام لویی یک بیماری نورودژنراتیو است که در اثر ایجاد ساختارهای غیرطبیعی در مغز بروز میکند. این تغییرات در مغز ناشی از پروتئینی به نام آلفا-سینوکلئین است.
- زوال عقل مخلوط ناشی از بروز دو یا سه نوع زوال عقل است که همزمان بهوقوع میپیوندند. بهعنوان مثال ممکن است یک نفر بهطور همزمان دچار بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی شود.
- در بیماری پارکینسون نیز اجسام لویی حضور دارند. با اینکه پارکینسون اغلب بهعنوان یک اختلال حرکتی شناخته میشود، ولی معمولا علائم زوال عقل در افراد مبتلا به پارکینسون مشاهده میشود.
- بیماری هانتینگتون با انواع خاصی از حرکات غیرارادی شناخته میشود، اما این بیماری نیز یکی از انواع زوال عقل بهشمار میرود.
سایر اختلالاتی که منجر به بروز علائم زوال عقل میشوند، عبارتند از:
- زوال عقل پیشانی گیجگاهی (بیماری نیمن پیک)؛
- هیدروسفالی با فشار طبیعی زمانی بروز میکند که مقدار اضافی مایع مغزی-نخاعی در مغز انباشته شود؛
- سندروم بنسون (PCA) که به بیماری آلزایمر شبیه است، ولی در ناحیهی متفاوتی از مغز روی میدهد؛
- نشانگان داون که احتمال بروز آلزایمر را در افراد کمسنوسال افزایش میدهد.
علائم زوال عقل
علائم زیر توسط آکادمی آمریکایی پزشکان خانواده (AAFP) جمعآوری و در مجلهی پزشکان خانوادهی آمریکا به چاپ رسیدهاند. ممکن است هریک از این علائم در فرد مبتلا به زوال عقل مشاهده شود. بیشتر این علائم بهخاطر از دست دادن حافظه بروز میکنند. ممکن است خودِ بیمار تعدادی از این علائم را تشخیص بدهد، اما سایر علائم را اطرافیان یا پزشک تشخیص خواهند داد.
- از دست دادن حافظهی کوتاهمدت (یکی از نشانههای این مشکل، پرسیدنِ سؤالهای تکراری است)؛
- مشکل در انجام بعضی از اموراتی که فرد با انجامشان آشنایی دارد (بهعنوان مثال مشکل در درست کردن نوشیدنی یا غذایی که فرد همیشه درست میکرد)؛
- مشکلات ارتباطی (بروز مشکلات زبانی، فراموش کردن کلمات ساده یا استفادهی اشتباه از کلمات)؛
- موقعیتناآگاهی (بهعنوان مثال گمشدن در خیابانی که فرد آن را بلد بوده است)؛
- بروز مشکلاتی در تفکر انتزاعی (بهعنوان مثال مشکلاتی در معامله کردن با پول)؛
- فراموش کردن جای چیزهایی که هر روز مورد استفاده قرار میگیرند (مانند دستهکلید یا کیف پول)؛
- تغییرات خُلقی (تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره در چشمانداز فرد نسبت به زندگی یا دیدگاهی که فرد نسبت به خودش دارد)؛
- تغییرات شخصیتی (ممکن است فرد حساس، شکاک یا ترسو شود)؛
- کاهش علاقهی فرد به آغاز کارهای تازه (کمتر شدن تمایل فرد برای شروع کاری جدید یا رفتن به جایی).
با افزایش سن، علائم زوال عقل تشدید میشوند.
برای تشخیص قطعی زوال عقل، از چه آزمونهایی استفاده میشود؟
امروزه آزمونهای زوال عقل بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرند و نتایج حاصل از آنها نیز تا حد زیادی قابلاعتماد است. این آزمونها از زمان شروعشان در دههی ۱۹۷۰ میلادی، تاکنون تغییرات چندانی نداشتهاند. مرحلهی اولِ آزمونِ عملکرد حافظه و سلامت شناختی فرد، شامل تعدادی سؤال و دستورالعملهای استاندارد است. براساس تحقیقات، تشخیص زوال عقل تنها با استفاده از آزمونهای استاندارد زیر امکانپذیر است. این آزمونها باید بهطور کامل انجام و جوابهایشان ثبت شود.
«آزمون روانی مختصر» بر مبنای ۱۰ سؤال طراحی شده است. برخی از این سؤالها عبارتند از:
- چند سال سن دارید؟
- ساعت حدودا چند است؟
- امسال چه سالی است؟
- تاریخ تولدتان چهموقع است؟
هر جواب درست، یک نمره خواهد داشت. نمرهی شش و کمتر، نشانهی اختلالاتی در عملکرد شناختی فرد است.
آزمون ارزیابی شناختی پزشک عمومی (GPCOG)، مشاهدات اقوام یا خانواده را نیز به آزمون قبلی اضافه میکند. این آزمون برای پزشکان طراحی شده است و معمولا اولین ارزیابی رسمی از سلامت روانی فرد است. در مرحلهی دومِ آزمون، از یکی از نزدیکان فردِ مشکوک به زوال عقل، شش سؤال پرسیده میشود. برخی از این سؤالها عبارتند از:
– کلمات درست را بهسختی پیدا میکند یا لغات اشتباه بهکار میبرد؟
-در مدیریت پول یا مصرف داروها با مشکل روبهرو شده است؟
-برای رفتوآمد به جاهای مختلف با مشکل روبهرو شده است؟
اگر نتیجهی این آزمون، ضعف حافظه را تأیید کند، آزمونهای دیگری مانند تست خون و سیتی اسکن از مغز توصیه میشود.
آزمونهای بالینی علل از دست دادن حافظه را مشخص میکنند یا کمک میکنند گزینههای احتمالی محدودتر شوند.
آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (MMSE) یک آزمون شناختی دیگر است که موارد زیر را اندازهگیری میکند:
- آگاهی فرد از زمان و مکان؛
- یادآوری کلمات؛
- تواناییهای زبانی؛
- میزان دقت و قدرت محاسبات فرد؛
- توانایی فرد در شناسایی ارتباط بَصَری و فضایی میان اشیاء.
آزمون کوتاه وضعیت ذهنی برای شناسایی زوال عقل ناشی از بیماری آلزایمر مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین این آزمون میتواند در ارزیابی شدت بیماری و یافتن درمانهای مناسب نیز کمککننده باشد.
آیا زوال عقل قابل درمان است؟
مرگ سلولهای مغزی امری برگشتناپذیر است، بنابراین هیچ درمان شناختهشدهای برای زوال عقل دژنراتیو وجود ندارد. به همین دلیل بهجای از بین بردن علت بیماری، بیشتر بر روی مراقبت از بیمار و کنترل علائم اختلالاتی مانند آلزایمر تمرکز میشود.
اگر زوال عقل از عواملی مانند ضربه، اثرات جانبی داروها و کمبود ویتامین ناشی شده باشد، ممکن است بتوان از آسیبهای واردشده به مغز یا گسترش آسیبها به بافت مغز، جلوگیری کرد.
علائم بیماری آلزایمر را میتوان به کمک بعضی از داروها کاهش داد. به این منظور چهار داروی تأییدشده در ایالات متحده وجود دارند که مهارکنندههای کولیناستراز (استیل کولیناستراز) نام دارند.
- دونپزیل؛
- گالانتامین؛
- ریواستیگمین؛
- تاکرین.
دستهی دیگری از داروها ممانتین نام دارند و بر ضد گیرندههای NMDA مغز عمل میکنند. ممکن است این داروها بهتنهایی یا همراه با مهارکنندههای کولیناستراز مورد استفاده قرار بگیرند.
مهارکنندههای کولیناستراز میتوانند به بهبود ویژگیهای رفتاری فرد مبتلا به بیماری پارکینسون نیز کمک کنند. به یاد داشته باشید هیچگاه این داروها را بهطور خودسر مصرف نکنید و قبل از مصرف هر نوع دارویی، حتما با پزشک خود مشورت کنید.
تمریناتی مانند یادیارها و سایر ابزارهای یادآوری رایانهای میتوانند مغز را تقویت کنند، عملکرد شناختی مغز را بهبود بدهند و به فرد کمک کنند تا حدی با فراموشی ناشی از آلزایمر کنار بیاید. یادیارها ترفندهایی برای به خاطر سپردن چیزها هستند که فقط به تکرار مطالب اکتفا نمیکنند، بلکه با ایجاد رابطه بین مفاهیم تازه و اطلاعات قبلی موجود در مغز، به یادآوری راحتتر آنها کمک میکنند.
چه عواملی احتمال ابتلا به زوال عقل را افزایش میدهند؟
عواملی وجود دارند که خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش میدهند که در این میان، افزایش سن مهمترینِ آنهاست. سایر عوامل عبارتند از:
- سیگار و مصرف نوشیدنیهای الکلی؛
- تصلب شرایین (نوعی بیماری قلبی-عروقی که باعث سختی سرخرگها میشود)؛
- افزایش سطح کلسترول بد خون (لیپوپروتئین کمچگالی یا LDL)؛
- بالا بودن سطح هوموسیستئین خون (نوعی اسید آمینه)؛
- دیابت؛
- اختلال شناختی خفیف نیز ممکن است بعضی اوقات (نه همیشه) منجر به بروز زوال عقل شود.
عوامل افزایش ابتلا به زوال عقل
محققان به تازگی عواملی را شناسایی کرده اند که سبب افزایش ابتلا به بیماری زوال عقل می شود.
به گزارش گروه علمی ایرنا از پایگاه اینترنتی دویچه وله، دمانس یا زوال عقل بر اثر تخریب سلول های مغز به وجود می آید و باعث کاهش تدریجی عملکرد شناختی فرد می شود، یکی از شایع ترین نوع دمانس، آلزایمر است.
ضعف شنوایی:
زندگی اجتماعی برای سالمندانی که دچار ضعف شنوایی هستند رنج آور است. توانایی های ذهنی افرادی که دچار سنگینی گوش هستند سریع تر از سالمندانی که از شنوایی خوبی برخوردارند کاهش می یابد.
توصیه پژوهشگران آمریکایی که ارتباط بین این دو را کشف کرده اند این است: سنگینی گوش را نباید دست کم بگیرید و بلافاصله برای استفاده از سمعک اقدام کنید.
داروهای خواب آور:
پژوهش ها نشان داده اند داروهایی که به میزان زیاد یا در مدت طولانی برای رفع بی اختیاری ادرار، بی خوابی یا افسردگی استفاده می شوند (حتی بعد از قطع مصرف) فرد را برای ابتلا به دمانس مستعدتر می کندپژوهشگران توصیه می کنند که افراد مصرف داروهای حاوی آنتی کولینرژیک را به حداقل برسانند و تاثیرات درمانی این داروها را به طور مرتب کنترل کنند و در صورت مشاهده بی تاثیری داروها این روش درمانی را متوقف کنند.
داروهای کاهش دهنده اسید معده:
اغلب در موارد بروز سوزش معده از داروهای کاهش دهنده اسید معده استفاده می شود. بررسی ها نشان داده اند سالمندانی که به مدت طولانی از داروهایی نظیر امپرازول Omeprazol و پانتوپرازول Pantoprazol استفاده می کنند به میزان 44 درصد بیشتر ازافردای که از کاهش دهنده های اسید معده استفاده نمی کنند در معرض ابتلا به دمانس هستد.
هنوز به درستی معلوم نیست که آیا مصرف این داروها و یا عامل ناشناخته مشترک دیگری خطر ابتلا به دمانس را افزایش داده است یا خیر. اما در هر حال بنا به توصیه این پژوهشگران بهتر است از داروهای ضد اسید فقط در موارد واقعا ضروری استفاده شود.
کمبود ویتامین D:
حمام آفتاب از بروز بیماری آلزایمر و دیگر بیماری های ناشی از دمانس جلوگیری می کند. علت آن این است که نور آفتاب ویتامین D مورد نیاز بدن را تامین می کند.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده افرادی که دچار کمبود ویتامین D هستند 53 درصد بیشتر از افراد دیگر در معرض ابتلا به دمانس قرار دارند. البته ویتامین D در برخی مواد غذایی چون ماهی هم وجود دارد اما 90 درصد نیاز انسان از طریق جذب نور آفتاب تامین می شود.
استرس:
جدایی، مرگ شریک زندگی، هم زیستی با افراد روان پریش و فشارهای شدید روحی خطر ابتلا به دمانس را افزایش می دهد. بر اساس پژوهشی که در دانشگاه گوته برگ سوئد انجام شده است زنان بیشتر در معرض خطر هستند.
عوامل استرس زا 15 درصد خطر بروز آلزایمر را افزایش می دهد. علت احتمالی آن این است که استرس موجب تغییرات هورمونی می شود که خود تاثیرات منفی بر سیستم اعصاب مرکزی دارد.
شخصیت ناپایدار:
کسی که دچار ناپایداری عاطفی- هیجانی است، برای مثال عصبی، ترسو، دمدمی مزاج، نامطمئن و پراسترس است بیشتر از فردی که ثبات عاطفی دارد مستعد ابتلا به آلزایمر است. روانشناسان این ویژگی را روان رنجوری می نامند.
دمانس در میان زنانی که به سرعت دچار استرس می شوند و به دگرگریزی و انزوا روی می آورند شایع تر است.
احساس تنهایی:
در باره تنهایی و احساس تنهایی گفته می شود که همچون دو لنگه کفش هستند. فردی که تنهاست از احساس تنهایی نیز رنج می برد. همین احساس تنهایی آشکارا یکی از عوامل بروز دمانس است.
بر اساس تحقیقاتی که روی 2000 شرکت کننده انجام گرفته است، احتمال بروز دمانس در افرادی که تنها زندگی می کنند 2،5 درصد بیشتر است. افراد تنها برای مقابله با این مشکل باید گروه های اجتماعی تشکیل دهند و در فعالیت های جمعی شرکت کنند.
دیابت و فشارخون:
دیابت و فشار خون به عروق آسیب می رسانند. به همین علت افراد دیابتیک نیز در معرض بروز دمانس هستند و به طور متوسط دو سال زودتر از افراد غیر دیابتیک به بیماری های ناشی از دمانس مبتلا می شوند.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده فشارخون نیز به دلیل خطری که برای سیستم عروقی به وجود می آورد فرد را بیشتر در معرض خطر ابتلا به دمانس قرار می دهد و اگر فرد بین سنین 30 تا 50 به بیماری فشار خون دچار شود تا 62 درصد بیشتر از دیگران در معرض خطر دمانس قرار می گیرد. ولی چنانچه فشار خون در سنین 80 تا 90 سالگی بروز کند ممکن است فرد از خطر دمانس مصون بماند.
استعمال سیگار:
فرد معتاد به مصرف سیگار نه تنها به ریه خود آسیب می زند و خطر ابتلا به سرطان را بالا می برد، بلکه به مغز خود نیز صدمه وارد می کند، زیرا نیکوتین و امثال آن باعث تنگی عروق می شود. همین امر سبب اختلال در رسیدن اکسیژن و مواد غذایی به مغز و در نتیجه بروز آسیب های شناختی و در نهایت دمانس می شود.
وزن نامناسب:
چاقی یا لاغری هیچ کدام برای بیماری دمانس مناسب نیست. ولی پژوهشگران در این باره اختلاف نظر دارند. برخی داشتن کمی اضافه وزن را عاملی موثر در کنترل خطر ابتلا به دمانس می دانند و برخی معتقدند همان اضافه وزن ممکن است احتمال بروز بیماری را بالا ببرد. پژوهشگران هنوز به پاسخ قطعی و توصیه مناسبی در این باره نرسیده اند.
افسردگی:
افسردگی و دمانس اغلب دست در دست هم دارند. پیش از این مشخص نبود که کدام یک مقدم بر دیگری ظاهر می شود. به عبارت دیگر آیا افسردگی عامل خطر دمانس است یا تنها یک علامت زودهنگام برای آن؟ هر چقدر علائم افسردگی شدیدتر باشند، فرد برای ابتلا به دمانس مستعدتر است. بنابراین افرادی که از افسردگی رنج می برند می بایست حتما تحت درمان قرار گیرند.
زندگی ناسالم:
پژوهشگران معتقدند بهترین عامل مصونیت از خطر ابتلا به دمانس، پیش گرفتن روشی سالم برای زندگی است: عدم مصرف سیگار و الکل، رژیم غذایی سالم، وزن مناسب و تحرک کافی.
این پنج عامل نه تنها باعث تقویت اندام می شوند بلکه سلامت روانی را نیز تامین می کنند. تحقیقات طولانی در این زمینه نشان داده اند توجه به این پنج نکته تا 60 درصد خطر ابتلا به دمانس را کاهش می دهد.
محققان در پژوهش اخیر خود دریافتند، داروی فشار خون بالا میتواند برای مقابله با یک نوع رایج زوال عقل استفاده شود.
پیش از این محققان اعلام کرده بودند که یک داروی فشار خون می تواند در بهبود وضعیت بیماران مبتلا به زوال عقل مؤثر عمل کند. آنها به تازگی دریافتند که یک داروی دیگر به نام «آملودیپین» هم که برای کاهش فشار خون مورد استفاده قرار می گیرد میتواند همین اثر را داشته باشد.
دانشمندان معتقدند که آملودیپین حتی ممکن است در ابتدا جلوی پیشرفت زوال عقل عروقی را بگیرد؛
زوال عقل عروقی به دلیل کاهش جریان خون در مغز ایجاد میشود که به طور معمول در اثر تنگ شدن عروق یا سکته مغزی ایجاد میشود.
محققان دانشگاه منچستر تأثیر داروی فشار خون را روی موشهایی با فشار خون بالا و آسیب عروق خونی آزمایش کردند؛
نتایج نشان داد مصرف داروی فشار خون در موشها منجر به اتساع عروق شده و مواد مغذی بیشتری به مغز آنها وارد میشود.
دارو فشارخون بالا که با نام «Istin» و «Amlostin» شناخته میشود، همچنین سطح پروتئینی در پوشش سلولها را افزایش می هد که منجر به افزایش جریان خون به مغز میشود.
در حال حاضر درمانی برای زوال عقل عروقی وجود ندارد و محققان تأکید میکنند اگر این مطالعات موفقیت آمیز باشد، این دارو میتواند به بیماران امید بدهد که از پیشرفت این بیماری تغییر دهنده زندگی جلوگیری کنند.