صداقت در زندگی مشترک؛ مثل تنفس برای زندگیست

با همسرتان روراست باشید

صداقت٬ بدون تردید یکی از ارکان یک زندگی شاد٬ موفق و اخلاقی است.

صداقت یکی از اولین چیزهایی است که به فرزندان خود یاد می دهیم

و در تمامی ابعاد زندگی مورد تشویق و تحسین اطرافیان قرار می گیرد.

صداقت اولین فصل کتاب خرد است”.

مشکل صداقت این است که معنای آن جستجوی حقیقت است و حقیقت برای افراد معانی مختلفی دارد.

وقتی صحبت از روراست بودن با همسرتان می شود٬

صداقت بخش مهمی از زندگی مشترک شما را تشکیل می دهد.

اما صداقت یا لحظه ای است و یا بخاطر یک عمر زندگی کردن با کسی بدست می آید.

در فرآیند زندگی ما انسان‌ها، فرصت‌های انتخاب بسیار زیادی فراهم می‌شود.

برخی از این انتخاب‌ها با آرامش و آزادی عمل کامل صورت می‌گیرد

و برخی دیگر با محدودیت‌ها و شرایط خاص همراه است.

با این حال، همه اعتقاد داریم که انتخاب‌های درست و حساب‌شده می‌تواند

زندگی‌مان را به سوی اهداف مورد نظر ما سوق دهد.

رابطه فعلی با همسرمان همان چیزی است که می‌خواسته‌ایم یا پذیرفته‌ایم.

کیفیت فعلی رابطه زناشویی ما محصول تصمیماتی است که قبلاً اتخاذ کرده‌ایم؛

چه از این رابطه خرسند باشیم و چه نباشیم.

اما به نظر می‌رسد در این زمانه صداقت، پاکی و روراستی گوهری نایاب شده است و همگان دنبال آن هستند.

از هر کس سؤال شود، قطعاً صداقت و روراستی را تأیید می‌کند

و شاید دیگران و حتی دنیا را به دورویی متهم کند اما در این میان،

معلوم نیست چند نفر از ما دنبال پرورش این فضیلت اخلاقی هستیم.

فضیلتی که ارزش و اهمیت خود را هر چه بیشتر در کانون خانواده و در رابطه زناشویی نشان می‌دهد.

 

وقتی رابطه‌ای توأم با صداقت و یکرنگی با همسر خود داشته باشیم

، افکار، احساسات، دل‌تنگی‌ها و مشکلاتمان را راحت و بدون هیچ نگرانی با او در میان می‌گذاریم.

اکثر زوجین عادت کرده‌اند که احساسات واقعی خود را نزد همسر خود انکار کنند

و همین مسأله باعث ایجاد فاصله ارتباطی میان زوجین می‌شود ولی وقتی صداقت را انتخاب کرده

و آن را برنامه کاری خود قرار دهیم، می‌توانیم احساسات و

نگرانی‌های خود را با همسرمان بازگو کنیم تا همسرمان پی به احساسات درونی ما ببرد.

به عنوان نمونه می‌گوییم: “از این‌که می‌بینم رابطه خوبی با مادرم نداری بسیار غصه می‌خورم

” یا “از این‌که من و تو نمی‌توانیم در مورد اختلافات خود منطقی صحبت کنیم، نگرانم” و…

 

برای صداقت در رابطه زناشویی، شما نیازمند کسب مهارت‌های جدید و درک جدید هستید.

مهم‌ترین نکاتی که در این رابطه باید بیاموزید عبارتند از:

تمرین روراستی و صداقت با ابراز و بیان احساسات در لحظه،

و تشویق همسرتان به این‌که بگوید چه چیزی شنیده و و چه حسی پیدا کرده است.
صداقت جرأت می‌خواهد، خصوصاً جرات خطر کردن.

زن و مرد صادق، خودپذیری را تمرین می‎کنند،

مسؤولیت افکار و احساسات خود را می‌پذیرند، با یکدیگر همکاری می‎کنند و ارتباط روشن و صریحی دارند.

بیان افکار و احساسات

وقتی احساسات خود را در هر لحظه بیان می‌کنید، با همسرتان روراست هستید.

در این صورت، اگر برنجید یا عصبانی شوید، آن‌قدر به همسرتان اعتماد خواهید کرد که

احساساتان را با او در میان بگذارید و مطمئن باشید که به شما پرخاشگری نخواهد کرد.

روراست بودن باعث می‌شود طرفین بدون حدس زدن، به احساسات یکدیگر پی ببرند.

 

نقش جرأت در صداقت

جرأت به خرج دادن مستلزم این است که علاوه بر بروز دادن احساسات و هیجانات خود، مسؤولیت آن‌ها را بپذیرید.

شرط روراستی این است که احساسات‌تان را طوری ابراز کنید که نشان می‌دهد

مسؤولیت آنها را پذیرفته‌اید و نمی‌خواهید بگویید همسرتان آن را در شما ایجاد کرده است.

یکی از راه‌های ابراز احساسات این است که احساسات خود را با “من- پیام‌ها” بیان کنید.

من- پیام” سه بخش است:

 

  • توصیف رفتار؛
  • بیان احساسات؛
  • بیان پیامدهای احتمالی.

برای مثال:

“وقتی شب‌ها دیر می‌کنی….”: توصیف رفتار

“من نگران می‌شوم………”: بیان احساسات

.. چون می‌ترسم اتفاقی برایت افتاده باشد”: پیامد رفتار را نشان می‌دهد.

 

خطر کردن

خطر کردن یعنی انجام دادن کاری که تا به حال انجام نداده‌اید یا انجام کارها به شیوه‌ای جدید.

بسیاری از زن و شوهر‌ها به جای این‌که خودشان باشند، نقش بازی می‌کنند تا بلکه همسرشان آن‌ها را بپسندد.

خودافشایی، جرأت می‌خواهد. وجهه خوب از خود نشان دادن، آسان‌تر از افشای صادقانه احساسات است.

با به جان خریدن خطر طرد شدن، می‌توانید جاافتاده‌ترین رابطه‌ها را عوض کنید.

بنابراین اگر می‌خواهید در دام رابطه سطحی و عاری از صداقت نیفتید، باید خطر کنید.

 

خودپذیری

فردی که خودش را قبول دارد، بیشتر دنبال صداقت و روراستی است.

فردی که خود را قبول ندارد، دنبال توجه، قدرت، انتقام و سرزنش است- یعنی آفت همکاری-.

به این ترتیب خطر کردن، نتیجه و محصول خودپذیری است.

در مقابل فردی که خود را قبول دارد، بیش از دیگران دنبال بازخورد است و بازخوردهای دیگران را بیشتر می‌پذیرد و در عین حال،

نگران نیازها و رفاه همسرش است. روراستی در گرو خودپذیری و همکاری زن و شوهر است.

 

پرورش صداقت و روراستی

اگر می‌خواهید با همسرتان صادق باشید، باید بدانید در زندگی مشترک معمولاً چطور پاسخ می‌دهید.

به جای پاسخ‌هایی که طبق عادت می‌دهید،

به نحوی پاسخ دهید که احساساتتان را بروز دهد؛ آن‌هم طوری که به رابطه شما کمک کند.

هدف از ویرایش پاسخ‌ها در زندگی مشترک این است که ضمن حساسیت داشتن به نیازها و خاسته‌های همسر

، افکارتان را راحت و صادقانه با او در میان بگذارید.

ویرایش از این جهت در تحکیم زندگی مشترک به شما کمک می‌کند که شما با همسرتان مانند یک فرد غریبه،

محترمانه و ملاحظه‌کارانه رفتار خواهید کرد و به جای ایجاد یک فضای رقابتی در فضای خانه،

حس همدلی و همکاری را در همسرتان جلب می‌کنید.

وقتی از سر کار بر می‌گردید، همسرتان می‌گوید:

“ممکن است امشب به منزل مادرت نریم؟ من خسته‌ام.”

شما هم جواب می‌دهید:” من هم خیلی خسته‌ام.

این‌که دلیل نشد، چطور وقتی قراره منزل مادر جنابعالی برویم، باید سر وقت آن‌جا باشیم؟ تنبلی نکن.

لباس‌هات رو عوض کن تا ساعت هفت از خونه بیرون می‌ریم”.

اما اگر همین پاسخ را ویرایش کنید، خواهید گفت: “بهتره هر دو چند دقیقه استراحت کنیم.

من هم با منزل مادرم تماس می‌گیرم می‌گم برای شام نمی‌تونیم بیایم

و برای برای شب‌نشینی و صرف چای خودمون رو می‌رسونیم”.

در این پاسخ، هم راحت و صادق بوده‌اید و هم ملاحظه همسرتان را کرده‌اید.

سعی کنید برای ویرایش پاسخ خود،

پاسخ دادن را قدری به تعویق بیندازید (مکث ارادی) تا فرصت کافی برای ویرایش و پاسخگویی به همسرتان داشته باشید.

درون همه ما رازهای وجود دارد که قطعا بعضی از آنها را نباید به کسی – حتی به همسرمان – بگوییم.

تجارب زندگی نشان می دهند هر چقدر هم که نسبت به کسی شناخت داشته باشید٬

نمی توانید او را کاملا و به اندازه خودتان بشناسید!

ببینید چقدر داستان درباره پلیدی آدم هایی گفته می شود که زندگی آنها سراسر صداقت و افتخار بوده است.

روراست ودن با دیگران هیچ اشکالی ندارد و این صداقت به اندازه حقیقت بین مردم پذیرفته شده است.

صداقت و مفهوم کلی آن همه را گیج کرده است.

بیایید درباره همسرتان صحبت کنیم. کمتر زن یا مردی هست که اقرار کند همسرش او را آزار می دهد.

کمتر کسی از روی صداقت می گوید همسرم خوش قیافه نیست یا آن کسی نیست که قبلا بوده است.

زن و شوهرها معمولا درونی ترین افکار و امیال خود را با یکدیگر در میان می گذارند

و همین محتوای مکالمات روزمره آنها را تشکیل می دهد و کمتر کسی خطر پاسخ دادن به هر سوالی را به جان می خرد٬

در حالی که می داند پاسخ او همسرش را ناراحت می کند.

شاید با کمی تخفیف بتوانیم اسم این کار را دروغ بگذاریم.

دروغ های مصلحتی هم وجود دارند که از آنها برای محافظت از کسی یا مراقبت از خودمان استفاده می کنیم.

 

روراست بودن با دیگران با شخصیت واقعی ما ارتباط تنگاتنگی دارد.

اگر از خودمان یا رفتاری که داریم خجالت بکشیم٬ دروغ می گوییم.

دروغ می گوییم تا احساس بهتری داشته باشیم و خطاهای خود را از دید تمام دنیا پنهان کنیم.

میلیون ها زن و شوهر در برابر یکدیگر چنین کاری می کنند و میلیون ها زوج دیگر با عشق و صداقت محتاطانه٬

زندگی مشترک خود را نجات می دهند.

مسئله اصلی در روراستی شما با همسرتان٬ اعتماد است.

باید بین شما اعتمادی برقرار باشد تا وقتی برای گفتن حقیقت دهان خود را باز می کنید٬

همسرتان احساسات شما را جریحه دار نکند٬ برداشت غلط نداشته باشد٬ شما را تحقیر یا مسخره نکند.

از آنجا که ازدواج به ما این توانایی را می دهد که همسر خود را بهتر بشناسیم٬

اغلب می توانیم پیشاپیش عکس العمل های او را حدس بزنیم.

اگر بدانیم همسرمان واکنش بدی نشان می دهد٬

مخالفت می کند یا دعوا و مرافعه راه می اندازد٬ منطقی است که حقیقت را بعدا برای او فاش کنیم.

البته زن و شوهر باید در اکثر مواقع با یکدیگر روراست باشند

چون صحبت از مسئولیت٬ عشق٬ تعهد و اهداف بلندمدت است.

هیچ زن شا شوهری دوست ندارد یک دفعه بفهمد شریک زندگی اش کلی قرض بالا آورده است.

اما در زندگی روزمره ممکن است این صداقت را بیش از حد بزرگ کنیم.

به عبارت دیگر برای داشتن یک زندگی مسرت بخش لازم است اول با خودمان روراست باشیم!

یک ضرب المثل قدیمی هست که می گوید: ”

اگر واقعا طالب صداقت هستی٬ سوالی را نپرس که به جواب آن نیازی نداری”.

مشکل این نیست که باید با اطرافیان خود روراست باشید.

انسان چنان موجود پیچیده ای است

که تمامی افکار ذهنی و احساسات قلبی او برای همگان – حتی همسر – قابل توصیف نیست.

این تصور وجود دارد که افراد متاهل ساعت ها وقت خود را به صحبت کردن و برملا ساختن شخصیت خود می گذرانند

در حالی که در واقعیت ساعت ها وقت صرف می کنند

تا بفهمند چگونه می توانند همان کسی باشند که همسرشان می خواهد٬

بدون اینکه به رابطه آنها لطمه ای وارد شود.

اگر کسی می توانست با نگفتن حقیقت٬ خودش را حفظ کند دیگر دروغی وجود نداشت.

ازدواج به معنای دخالت در لحظات و افکار شخصی همسرتان نیست بلکه پایان تنهایی شماست.

ما ازدواج می کنیم تا یکدیگر را شادتر کنیم نه اینکه نقش ارباب یا پدر و مادر همسرمان را بازی کنیم.

روراست بودن با همسرتان به مرور زمان آسان و آسان تر می شود.

اوایل هر کدام از شما عادت هایی دارید که دیگری را عصبانی می کند٬ اما این را به زبان نمی آورید.

نه اینکه دروغ بگویید!

به مرور زمان وقتی عشق شما بیشتر می شود و

مطمئن می شوید که قرار است یک عمر در کنار هم زندگی کنید٬

دوباره حواس تان جمع کار خودتان می شود و اجازه می دهید طرف مقابل هر کاری که دوست دارد انجام بدهد.

به این ترتیب دوباره با هم روراست می شوید

چون هیچ کدام از شما دیگر از ترس تحقیر یا مسخره شدن٬

چیزی را از همسرتان پنهان نمی کنید.

در این مرحله از رابطه٬ روراستی آسان می شود

چون سوالات بی معنی و توقعات کاذب فروکش می کنند

و زن و شوهر به دوران شاد و مسرت بخش زندگی مشترک خود باز می گردند.

“صداقت بی رحمانه ترین بازی روزگار است چون به وسیله آن نه تنها کسی را آزار می دهید

بلکه از این بابت به خودتان نیز حق می دهید”. ا

ین هرگز در زندگی مشترک کارساز نخواهد بود.

روراست بودن با همسرتان بخشی از یک زندگی سالم است٬

با این وجود احترام به تفاوت ها و احساسات او حائز اهمیت فراوانی است.

زندگی مشترک می تواند با وجود دروغ های مصلحتی بچه گانه و غیر مسئولانه نیز دوام بیاورد

اما زمانی که آن حقیقت تلخ فاش شود٬

جدایی زن و شوهر غیر قابل جبران است.

از آنجا که حقیقت اغلب دستخوش تغییرات می شود و بستگی به شخص ناظر دارد٬

خوب است که – مخصوصا در برابر همسرمان – قبل از قضاوت کمی صبر داشته باشیم.